۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

ديگر اينجا نخواهم بود؛ خرس قطبى هم از بالاترين رفت!

ديگر اينجا نخواهم بود!
اين نوشته صفحه شخصى خرس قطبى در بالاترين است. بله خرس قطبى هم از بالاترين رفت.
http://balatarin.com/users/polarbear

در پى اقدامات و تصميم‌هاى اخير مديريت بالاترين خرس قطبى به همراه عده‌اى از كاربران بالاترين كه به اين روند معترض بودند با تهيه‌ و ارسال نامه‌اى سرگشاده مراتب اعتراض خود را به تصميمات بالاترين اعلام كردند كه اين در نوع خود يك اتفاق بى نظير بود و مورد استقبال بى سابقه كاربران بالاترين قرار گرفت به گونه‌اى كه تعداد امضا كنندگان آن از مرز 300 نفر هم گذشت.
پس از آن در حاليكه همه منتظر واكنش بالاترين بودند، بالاترين سكوت اختيار كرد.
در همين احوال خرس قطبى با ارسال لينكى كه گزارشى بود از روند اعتراضات به نوعى خواستار پاسخگويى بالاترين شد.
اين لينك با وجود امتياز بالايى كه كسب كرد بدون هيچ توضيحى از صفحه اول بالاتربن حذف شد! گويا برخوردهاى حذفى بالاترين اين بار شامل سران فتنه شده بود!
بالاترين در اين چند هفته اخير بسيارى از كاربران خوب و با ارزشش را از دست داده است. كاربرانى كه هريك وزنه‌اى براى يك سايت بودند هم اكنون بالاترين را تحريم كرده‌اند:
آرشخان http://balatarin.com/users/arashxan
اسد ميرزا http://balatarin.com/users/aalijenaab
بهرنگى http://balatarin.com/users/behrangi
دودوزه http://balatarin.com/users/22ze
داون آندر http://balatarin.com/users/down_under

و...
به اين ترتيب و با اين برخوردها ديگر انگيزه‌اى براى ماندن نيست. سياست چهارديوارى اختيارى بالاترين بسيار عرصه را تنگ كرده است. بالاترين ابتدا قانونى را تحت عنوان آزمايشى وضع مى كند و بعد وقتى با مخالفت مواجه ميشود نظرسنجى ميكند و كاربران را نه در حد موش آزمايشگاهى كه در حد الاغ آزمايشگاهى تقليل ميدهد! به جاى پاسخگويى به معترضين در بالاترين در فرندفيد جانبدارانه نظر خودش را به گروهى ديگر نزديكتر اعلام ميكند و...
با شرحى كه رفت من اميرو بر خلاف ميل باطنى خودم و با وجود زحمات فراوانى كه در بالاترين كشيدم و با وجود علاقه‌اى كه به بالاترين و ارادتى كه به كاربران آن دارم به خاطر:
1) نقض حریم آزادی بیان و سانسور
2) دخالت مدیریت در محتوای سایت
3) امتیاز ویژه قایل شدن برای برخى كاربران خاص
4) بسته شدن بی دلیل حساب کاربران
تا اطلاع ثانوی بالاترين را تحريم خواهم كرد.
اين تحريم شامل لاگين كردن و همچنين كليك كردن است و يك تصميم شخصى است.

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

سينما ركس آبادان 32 سال بعد

مرداد سال 1357، شنبه شب، سینما رکس آبادان آتش گرفت و تمامی تماشاگران که در آرامش مشغول تماشای فیلم بودند در آتش سوختند. این دردناکترین واقعه‌ى دوران انقلاب 57 ایران بود. تعداد قربانیان این حادثه، بنا به روایت رسمی دولت وقت، 377 نفر بود که بعداً به 430 نفر افزایش پیدا کرد. مسئولان گورستان آبادان صحبت از بیش از 600 جسد سوخته می‌کردند.
در مورد چگونگى اين حادثه در منابع مختلف به تفصيل صحبت شده است. اينك پس از 32 سال نگاهى مى اندازيم به نشانه هاى بازمانده از اين فاجعه به روايت تصاوير:

پاساژ ركس كه سينما ركس در آن واقع بود تا سالها پس از انقلاب به همان شكل قبل ماند. هر چند كه در پاساژ تعدادى مغازه (اغلب كيف و كفش) باز شدند و پاساژ رونق نسبى داشت اما سينما به همان شكل سابق باقى ماند:

تصوير شب آتش سوزى:


تصوير سينما ركس در سالهاى پس از انقلاب:


اما بر اثر یک آتش سوزی بزرگ درآخرین روز فروردین ماه سال ۱۳۸۳ پاساژ رکس آبادان و بیش از نود درصد مغازه‌های این پاساژ از بین رفت.
بر اثر این حادثه كه در پاساژ کیف و کفش فروشی خیابان امیری آبادان رخ داد، بیش از سی مغازه این پاساژ به همراه بقایای این سینما در آتش سوخت و دو ساعت پس از آن، سقف نیمی از پاساژ نیز ریزش کرد.
به گفته شاهدان عینی اتصال سیم‌های شبکه اصلی برق پاساژ موجب ایجاد جرقه‌ و آتش‌سوزی وسیع در آن شد .
این حادثه با وجود خسارات فراوان مادی، تلفات جانی در برنداشته است.
عكسهاى آتش سوزى دوم سينما ركس در سال 1383 كه منجر به تخريب كامل آن شد:

منبع
به اين ترتيب ساختمان سينما ركس در سال 1383 كاملا تخريب شد و سپس پاساژ ديگرى در آن ساخته شد :

پاساژ ركس در سال 1389:



اينجا همانجايى است كه قبلا سينما ركس واقع شده بود:


همان طور كه در عكسها مى بيند امروز ديگر هيچ گونه نشانه‌اى از سينما ركس وجود ندارد.

قبر قربانيان:
بنا بر آنچه شنيده شده اجساد قربانيان حادثه به طرز غم انگيزى كاملا سوخته و از بين رفته بود. بسيارى از اجساد هيچگاه شناسايى نشد و بنا به اظهار برخى افراد اجساد غير قابل شناسايى در گورى دسته جمعى دفن شد. اين مكان به عنوان يادبود شهداى سينما ركس نامگذارى شد و تا حدود يك سال پيش( يعنى تا سال 1388) به شكل زير بود:

يادبود شهداى سينما ركس تا سال 1388:






اما پس از آن طرح آن عوض شد و در حال حاضر به اين شكل در آمده است:



همان گونه كه در تصاوير ديده مى شود هيچ گونه نماد يا نشانه‌اى براى كه اين بنا در نظر گرفته نشده است.

با جستجويى در ميان قبرها به تعدادى قبر از كشتگان اين حادثه بر خوردم كه تصاوير آنها بدون توضيحى در اينجا مى بينيد:








يادشان گرامى باد.

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

مداح اهل بيت يا آقامون دلبره!

گاهى به حماقت گذشتگان ميخنديم و با خود مى انديشيم آيا ممكن است ما نيز آن را تكرار كنيم؟ در تاريخ شاهان و سلاطين در دربار خود مديحه سرايانى داشتند و بادمجان دور قاب چين ها هميشه حضور داشتند. امروز از آنها به عنوان لطيفه هاى عبرت آموز استفاده ميكنيم. اما افسوس كه تاريخ همواره در حال تكرار است، بي آنكه عبرت بگيريم.
آنچه ميخوانيد بخشى از گفتگوى روزنامه جام جم با على شيرازى است:
علاقه‌مند بوديم درباره زندگي مقام معظم رهبري بيشتر بدانيم. پيگيري‌ها ما را به حجت‌الاسلام والمسلمين علي شيرازي، نويسنده كتاب «پرتوي از خورشيد» رساند؛ كتابي درباره زندگي شخصي مقام معظم رهبري كه هم‌‌اكنون به چاپ نوزدهم رسيده است.

علي شيرازي، برادر سردار شيرازي مسوول دفتر نظامي مقام معظم رهبري است كه هم‌اكنون مسووليت نمايندگي ولي فقيه در نيروي دريايي سپاه را به عهده دارد. مصاحبه ما را با وي درباره زندگي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مي‌خوانيد.

ايشان پيش از انقلاب چه شرايطي داشتند و پس از انقلاب چه شرايطي؟ ايشان منصب‌هاي مختلفي را گذراندند تا به رهبري انقلاب اسلامي رسيدند. لطفا در اين مورد توضيح دهيد؟
خاطره‌‌اي را براي شما تعريف مي‌كنم كه در كتاب آن را ذكر كردم. اين خاطره برمي‌گردد به اوايل انقلاب. از اين بابت مي‌گويم تا قضيه روشن‌تر شود كسي كه در اين كشور 8 سال رئيس‌جمهور بوده و بعد آمده و رهبر شده، هيچ‌گونه تغييري در رفتار و اخلاقشان نداشته‌اند، در صورتي كه اگر كسي پله‌پله هم بيايد بالا، زندگي و اخلاقش تغيير مي‌كند. ايشان اوايل رهبريشان روزهاي دوشنبه ملاقات عمومي مي‌گذاشتند.
يكي از دوشنبه‌ها كه من خدمت مقام معظم رهبري بودم و در اتاق ملاقات نشسته بودم، ديدم پيرمردي روستايي با شلوار سياه گشاد كنار من نشست و گفت حاج‌علي كي مي‌آيد. من فكر كردم منظورش يكي از اعضاي دفتر است. گفتم منظورت كيست؟ گفت حاج‌علي را مي‌گويم.
گفتم منظورت مقام معظم رهبري است؟ گفت بله. گفتم بنشين تشريف مي‌‌آورند. من در همين افكار بودم كه برخورد مقام معظم رهبري با اين شخص چگونه است كه مقام معظم رهبري تشريف آوردند و خيلي گرم و جدي با او صحبت كردند و بعد احوال بچه‌ها و نوه‌هايش را پرسيدند و از وضع زندگيش‌ جويا شد.
آن هنگام فهميدم مشهدي است و مقام معظم رهبري قبل از انقلاب وقتي در مشهد سخنراني داشته‌اند با ايشان آشنا بودند. همان ارتباطي كه قبل از انقلاب به عنوان يك روحاني با مردم داشتند، زمان رهبري هم مي‌بينيد.
در جلسه‌هاي دوشنبه هر كسي وارد مي‌شد،‌ ايشان به احترام مي‌ايستادند. اين خيلي مهم است. حالا هر كي مي‌خواهد باشد. خيلي از افرادي كه روزهاي دوشنبه مي‌آيند عادي‌اند و خيلي‌ها حتي آقا را نمي‌شناسند يا براي اولين بار است مي‌آيند خدمت آقا، ولي مقام معظم رهبري راست قامت مي‌ايستند.
اينها حالت‌هاي معنوي است كه در آقا وجود دارد. من معتقدم آن معنويتي كه در درون آقا هست و انسان آن را مي‌بيند آن صداقتي كه مي‌بينيد ظاهر و باطني كه در وجود آقاست، باعث مي‌شود انسان خود به خود اشك بريزد.

در مورد خانواده ايشان صحبت كنيد. آيا آقازاده‌هايشان در سطح مديريتي مسووليت دارند يا اين‌كه منع شده‌اند؟
يكي از نكاتي كه مي‌خواستم بگويم، همين است. تاكنون هيچ تخلفي در زندگي فرزندان مقام معظم رهبري ديده نشده است بخصوص در دوران رهبري. در دوران رياست‌جمهوري من خيلي با ايشان مراوده نداشتم و فرزندانشان را نمي‌شناختم، ولي از دوران رهبري، فرزندان ايشان را مي‌شناسم و هيچ تغيير رفتاري در زندگي هيچ كدامشان نمي‌بينم.
در ارتباط با كتاب خودم جلسه‌اي با يكي از فرزندان ايشان داشتم. مي‌خواستم وارد دفتر شوم كه ايشان همان موقع رسيدند.
همان نظمي كه مقام معظم رهبري دارند بچه‌هايشان هم دارند، همچنين ديدم در خيابان پياده مي‌آيند و خيلي معمولي. اگر الان بچه‌هاي مقام معظم رهبري بروند در خيابان خيلي از مردم آنها را نمي‌شناسند، ولي گاهي فرزندان بعضي مسوولان، مشهورتر از خودشان مي‌شوند.
مقام معظم رهبري چند فرزند دارند؟
6 فرزند دارند 2 تا دختر و 4 تا پسر كه پسرها همه روحاني‌اند.
چرا آيت‌الله بهاءالديني در مقابل رهبر معظم خاضع است؟
وقتي مقام معظم رهبري منزل ايشان رفتند آيت‌الله بهاءالديني مي‌گويند: تو گويي ديشب خورشيد آمده بود. كساني به آقاي بهجت گفتند شما جايگاهي داريد. ايشان ايستادند و خطاب كردند برويد پي‌كارتان. شما نمي‌فهميد ايشان (آقاي خامنه‌اي) كي هستند. من گاهي اوقات شوخي مي‌كنم و مي‌گويم ما توجه نمي‌كنيم وقتي مي‌گوييم جانشين امام زمان(عج) اين جانشين امام زمان خصوصياتي دارند كه ازخيلي‌ها هم بالاترند.
آقاي آيت‌الله اراكي با آن مقام بالاي معنوي دست رو?سينه مي‌گذارد و در مقابل امام مي‌گويد السلام عليك يا‌بن‌رسول‌الله مي‌خواهم بگويم در تبين زندگي بايد دقت كنيم. اين خصوصيات، خصوصيات ويژه آقا هستند.
مي‌گويم آقا ساده زندگي مي‌كنند. مي‌گويند خيلي‌ها توي كشور ساده زيستند. اما مي‌گويم آقا عارف است.
آيا از نظرمديريتي كسي مثل آقا پيدا مي‌شود؟
ما از اول انقلاب كه نگاه مي‌كنيم چه در دوران امام چه در امروز، همه اين ويژگي‌ها در رهبري نظام وجود داشته است. برازندگي امام در اين بود كه توانست يك جنگ 8?ساله را به‌گونه‌اي اداره كند كه حتي يك وجب از خاك كشور از دست نرود. اوست كه مي‌تواند تصميم بگيرد و غائله بني‌صدر را خاتمه دهد. هيچ قدرتي و هيچ فردي به غير از امام در آن زمان نمي‌توانست غائله بني‌صدر را خاتمه دهد.
درباره بحث مديريتي رهبري بيشتر توضيح دهيد؟
گاهي افرادي كه خودشان را از يك بعد به آقا نزديك مي‌دانند در بعد ديگر مقابل آقا مي‌ايستند. در اينجا آقا بايد به‌گونه‌اي رفتار كنند كه دشمنان سوءاستفاده نكنند. مقام معظم رهبري مي‌فرمايند من وقتي مي‌خواهم براي سخنراني بيايم اشك مي‌ريزم، متوسل مي‌شوم كه مبادا چيزي بر زبان جاري كنم كه كسي از آن سوءاستفاده كند. من در اين سال‌ها موردي نديدم كه آقا تصميمي بگيرند و ديگران ازآن سوءاستفاده كنند.
شما نگاه كنيد دكتر بازرگان در يك سخنراني مي‌گويد ملت ايران خسرت الدنيا في‌الاخرت هستند. اين مطلب را در سال 72 گفته بود. ملت ايران كيست؟ به ملت ايران توهين شده و بايد رهبر از آن دفاع كند.
مردم توقع دارند مقام معظم رهبري اين اهانت را پاسخ دهند. حال زماني كه بازرگان از دنيا مي‌رود موضعگيري مقام رهبر را مي‌بينيد. ايشان پيام مي‌دهند وجلوي بعضي فتنه‌ها را مي‌گيرد.
آقاي منتظري از دنيا مي‌رود. اطلاعيه آقا را ببينيد.
ايشان طوري وارد ماجرا مي‌شوند كه جلوي همه بهانه‌ها گرفته مي‌شود و اهل بيت آقاي منتظري مي‌فهمند كه نزديك‌تر از آقا به آنها كسي نيست. برخورد بعضي از آقايان را در كشور با مقام معظم رهبري ببينيد و رفتار پدرانه ايشان را هم ببينيد.
فتنه پس از انتخابات هم براي آقا روشن بود. امروز سخنراني‌هاي ايشان را كنار هم بگذاريد مشخص است ايشان پيش از انتخابات فرمودند مواظب باشيد اغتشاش نشود.
پس از پيروزي آقاي احمدي‌نژاد، آنها كه راي نياوردند مردم را به خيابان‌ها كشاندند و مقام معظم رهبري آقاي موسوي را مي‌خوانند و با او صحبت مي‌كنند و مي‌‌فرمايند جنس تو با بقيه فرق مي‌كند. ما بوديم چه كار مي‌كرديم؟
همين‌ها عليه مقام معظم رهبري موضع مي‌گيرند. كسي مي‌آيد پشت صحنه و اهانت هم مي‌كند، اما مقام معظم رهبري چه پشت صحنه و چه روي صحنه به اين زيبايي با او برخورد مي‌كنند. شما 23 خرداد را نگاه كنيد.
بياييد جلوتر 13 آبان را نگاه كنيد. بياييد جلوتر 16 آذر را نگاه كنيد. بياييد بعد از عاشورا بياييد 9 دي و بياييد 22 بهمن.
اين همه شانتاژبازي عليه انقلاب، اين همه جنگ رواني و اين همه سرمايه‌گذاري كردند. دنيا را به كار انداختند. در درون و خارج از كشور در اينترنت و تلويزيون و روزنامه و همه سايت‌ها را وارد گود كردند، اما روز به روز كشش به سمت مقام معظم رهبري بيشتر شد.
در كشوري بحراني ايجاد مي‌شود، يك عده مي‌برند اما در كشور ما نه تنها بريده نشدند بلكه بريده‌ها هم وصل و همه يك كاسه شدند.
من در اين مدت بيشتر سخنراني‌هاي ‌مقام معظم رهبري را گوش دادم بخصوص در دوران اصلاحات به اين سو مطالعه كردم و گاهي اوقات مقاله نوشتم.
شما چه كسي را سراغ داريد 20 سال سخنراني كند و آن هم تكراري نباشد.
من دعاهاي ايشان را چك كردم. دعاها هم متفاوت بودند.بجز مقام معظم رهبري كسي را نديدم كه وقتي سخنراني مي‌كنند، هنگام پياده كردن مطلب به ويرايش نياز نداشته باشند. من نديدم كسي سخنراني كند و هر بار واژه نو داشته باشد. شما سخنراني مقام معظم رهبري را گوش كنيد. دائم واژه نو دارند، تدبير نو، نكته نو، حرف نو.
لينك اصل گفتگو در روزنامه جام جم

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

سندى بر محروميت بهايى ها از حق تحصيل


چندى پيش محمد جواد لاريجانى در اظهاراتى در اجلاس شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد عنوان كرد كه بهايى ها در جمهورى اسلامى مشكلى براي تحصيل ندارند و 200 بهايى مشغول تحصيل در جمهورى اسلامى هستند:
محمد جواد لاريجاني همچنين در پاسخ به ابراز نگراني ها درباره برخورد با بهايي ها در ايران و محدوديت هاي اعمال شده عليه اين گروه، جلوگيري از تحصيل بهايي ها در ايران را رد كرد و گفت كه در ايران كسي به خاطر بهايي بودن مورد پيگرد قرار نمي گيرد.
اما آيا اين مطلب حقيقت دارد؟
آنچه مى بينيد تصويرى از يكى از خبرهاى روزنامه جام جم است كه متن خبر چنين است:
تذكر به وزير علوم براي حذف موضوع دين
حميد رسايي، مهدي كوچك‌زاده و روح‌الله حسينيان نمايندگان تهران در تذكري به وزير علوم نسبت به حذف موضوع دين يا مذهب از فرم‌هاي توزيع شده توسط سازمان سنجش كه امكان ورود بهايي‌ها به دانشگاه‌ها را فراهم مي‌كند، تذكر دادند.
اين 3 نماينده از نزديكترين نمايندگان به دولت و حاكميت هستند. اين اظهارات بدين معناست كه در صورتي كه فرد بهايى در فرمى اظهار كند كه بهايى است حق ورود به دانشگاه را ندارد و هم اكنون كه اين امكان حذف شده برخى برآشفتند كه اين كار باعث مى شود بهايى ها وارد دانشگاه شوند.
به اين مى گويند سياست يك بام و دو هوا!

لينك خبر فوق در روزنامه جام جم

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

جديدترين عينك ريبن مدل SLX به بازار آمد.




جديدترين عينك ريبن مدل SLX به بازار آمد.
به گزارش خبرگزارى L.A.F كمپانى معظم ريبن جديدترين مدل عينكهاى آفتابى خود را به بازار عرضه كرد. به اعتقاد كارشناسان اين عينك تحولى در صنعت عينك سازى محسوب ميشود.
اما ويژگي اين عينك چيست؟
بر روي عينك SLX دو فن آورى جديد موجود است:
1.نصب تراشه اى كه امكان استفاده از اپليكيشن هاي مختلف را به كاربر ميدهد
2. سيستم سانداليزور(SANDALIZOR)
تراشه ي فوق داراي قابليتهاي فراوانى است كه به مرور اپليكيشن هاى آن به بازار عرضه خواهد شد. مثلن ميتوان از آن به عنوان يك دستگاه اسكن X_RAY استفاده كرد. اين ويژگي مخصوص مردان جهت برآوردهاى مقدماتى است. هر چند برخي بانوان هم ممكن است به اين مسئله علاقه داشته باشند اما در صورتى كه بانوان از اين امكان عينك استفاده كنند بينى آن ها دچار سوختگى خواهد شد.
همچنين اپليكيشن بالاترين اين عينك قادر خواهد بود ضمن پيش بينى بسته شدن حساب يك كاربر، مدت و علت آن(البته اگر علت منطقي وجود داشته باشد) را هم پيش بيني كند.در ضمن مدت زمان تخمينى براي داغ شدن يك لينك وهمچنين احتمال داغ شدن آن را به طور دقيقي محاسبه ميكند.
اين عينك از طريق GPS نقشه هاي دقيق و به روز شده كليه فلافلى ها و سمبوسه فروشى هاى موجود در جهان براي شما پيدا ميكند.
اين عينك همچنين مى تواند كليه رنگها را به دو رنگ چشم نواز سبز و زرد طلايي تبديل كند.
اما سيستم سانداليزور(SANDALIZOR)
اين سيستم يك ابزار حياتى و استراتژيك جهت حضور در تجمعات است، به اين ترتيب كه با ديدن هر فرد از طريق سنسورهاى موجود به تحليل افراد پرداخته ميزان سانديس خون آنها در يك هفته گذشته آناليز كرده و به شكل نمودارى به كاربر ارائه ميدهد.

۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

در عيش كوش ومستى!


به چه ميخندى طفلك؟
به آب شورى كه در آن شنا ميكنى اما نمى توانى از آن بنوشى؟
به پل لغزانى كه از آن مي پرى؟
به نخل هاى سوخته ى پدر و پدربزرگت؟
به تورهاى پاره ى ماهيگيرى در فصل ممنوعه ى صيد؟
به اسباب بازى هاى نداشته؟
به خمپاره هاى عمل نكرده؟
به مين هاى خنثى نشده؟
به يادبود شهدا؟
به كاروان راهيان نور؟
به دكه ى سيگارفروشى پدرت؟
به اعتياد برادرانت؟
به گرماى 50وچند درجه؟
به زمين هاى سوخته؟
به ...
به چه ميخندى نميدانم
نيك ميدانم به چه ميگريم.

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

اسامي فيلم هاى جشنواره سبز اعلام شد:

اسامي فيلم هاى جشنواره سبز اعلام شد:

احمدى نژاد(ا.ن) : مرد عوضى

محسن رضايِى : شايد وقتى ديگر

مهدى كروبى : اگه ميتونى منو بگير

شوراى نگهبان : دستهاى آلوده

مجلس شوراى اسلامى : سكوت بره ها

مجلس خبرگان : مدرسه پيرمردها

زهرا رهنورد : هميشه پاى يك زن در ميان است

ستاد ميرحسين موسوى : اينجا چراغى روشن است

آراى موسوى : كلاغ پر

آراى احمدى نژاد (ا.ن) :‌ ده رقمى

شب انتخابات : وقتى همه خوابيم

تقلب : به همين سادگى

مناظره ها : خروس جنگى